مهارتهای دهگانه زندگی
آشنایی با ده مهارت مهم زندگی به ما کمک میکند تعارضات زندگی در دنیای مدرن را بهتر درک کرده و راحتتر از پس آن بربیاییم و زندگی آرام و موفقتری را تجربه کنیم. وقتی به مهارتهای زندگی اشاره میکنیم منظورمان فنون و تکنیکهایی است که در نگاه اول ساده به نظر میرسند اما یادگیری آنها باعث میشود که کیفیت زندگیمان به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند. مجموعه مهارتهای زندگی فقط به توانمند ساختن افراد در زندگی حال آنها نمیاندیشد، بلکه به توانمندیشان در آینده نیز تأکید دارد، بنابراین میتوانیم بگوییم مجموعه مهارتهای زندگی هم نقش پیشگیرانه دارد، هم نقش کنترل مشکلات و مدیریت آن را بر عهده دارد.
یادمان باشد خوب زندگی کردن، هم فن است و هم هنر.
بنا داریم در این مقاله به شرح مختصری از هر مهارت بپردازیم.
- مهارت خودآگاهی
خودشناسي يا خودآگاهي پايه و اساس يادگيري همه مهارتهاست. انسان ميتواند با شناخت صحيح خود در بيشتر مواقع بحراني هيجانات خود را كنترل كند و در نهايت تصميم صحيح و درست بگيرد. مهارت خودآگاهي، توانايي شناخت از نيازها، نقاط ضعف و قوت خواستهها، رغبتها و تصوير واقعبينانه از خود است تا حقوق فردي، اجتماعي و مسئوليتهاي خود را بهتر بشناسيم .با كسب اين مهارت به اين سؤال اساسي پاسخ ميگوييم. من كيستم؟
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- آگاهي از نقاط ضعف و قوت
2- شناخت واقعبينانه خود
3- شناخت آگاهي از حقوق و مسئوليتها
4- شناخت ارزشها
- مهارت همدلی
از آنجاييكه انسان موجودي اجتماعي است و دنياي امروز نيز، نيازمند تعامل انسانها با يکديگر است اين مهارت بسيار اهميت پيدا كرده است. تعامل انسانها با يکديگر ميتواند اختلاف نيز بهوجود آورد. مهارت همدلي كمك ميكند تا تفاوتهاي يکديگر را بپذيريم و بتوانيم در كنار يکديگر زندگي كنيم. در واقع همدلي يعني اينكه فرد بتواند مسائل ديگران را حتي زماني كه در آن شرايط قرار ندارد درک كند و به آنها احترام بگذارد.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- علاقه داشتن به افراد
2- صبر و حوصله و تحمل ديگران
3- پرخاشگري كمتر در روابط بين افراد
4- هنر پيدا كردن دوست
5- احترام به ديگران
- مهارت روابط بین فردی
امروز كار گروهي اهميت بسيار زيادي پيدا كرده است و به همين دليل همه افراد بايد بدانند كه به چه طريقي گروه تشکيل دهند. هر فرد بايد بداند كه چگونه ميتواند مرز خود را حفظ كند. در واقع روابط بين فردي مهارتي است كه موجب ميشود ضمن تقويت روحيه مشاركت، اعتماد واقعبينانه و همکاري با ديگران بتوانيم مرزهاي روابط بين خود و كساني كه دوستشان داريم را تشخيص داده و در جهت ايجاد روابط صميمانه و دوستانه قدم برداريم و هر چه زودتر به دوستيهاي نامناسب و ناسالم خود خاتمه دهيم، پيش از آن كه مورد آسيب جدي قرار گيريم.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- مشاركت و همکاري در گروه
2- اعتماد افراد گروه
3- تشخيص چهارچوبهاي بين فردي
۴- پيدا كردن دوست
5- حوه صحيح شروع و پايان ارتباط
- مهارت ارتباط مؤثر
اين مهارت كمك ميكند تا روابط افراد هر چه بيشتر استحکام داشته باشد كسب اين مهارت به ما ميآموزد براي درک موقعيت ديگران چگونه به سخنان آنان فعالانه گوش دهيم و چگونه ديگران را از احساس و نيازهاي خود، آگاه نماييم تا ضمن بهدست آوردن خواستهي خود، طرف مقابل نيز احساس رضايت نمايد.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- ارتباط كلامي يا غيركلامي صحيح
2- اظهار وجود
3- صحبت با ديگران بهطور صحيح
4- كنار گذاشتن خجالت
5- درست گوش دادن
- مهارت مقابله با استرس
در دنياي امروز، همواره با تغييرات وسيع و پيچيدهاي مواجهايم و هر تغييري با فشارهاي روحي و رواني همراه است. در واقع استرس واكنش هيجاني بدن به عوامل استرسزا است. عوامل استرسزا شامل فشارهاي شغلي، ترافيك، تصادفات واختلافات خانوادگي و… است اگر ميزان استرس بيش از حد و طولاني باشد، بر زندگي و عملکرد ما تأثير منفي گذاشته و مشکلات جدي و زيادي را براي ما به وجود خواهد آورد. استرس دونوع است: استرس مفيد و استرس غيرمفيد.
استرس مفيد و لازم، همان ترس واقعي يا عاقلانه است. براي مثال وقتي به چهارراه شلوغي ميرسيد بهجاست كه از تصادف با وسايل نقليه بترسيد و نگران جان خود باشيد. اين نوع استرسها نه تنها طبيعي هستند بلکه براي بقاي ما لازماند.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- مقابله با موقعيتهايي كه قابل تغيير نيستند
2- استراتژيهاي مقابلهاي براي موقعيتهاي دشوار (فقدان، طرد، انتقاد)
3- مقابله با مشکلات بدون توسل به سوء مصرف مواد
4- آرام ماندن در شرايط فشار
5- تنظيم وقت
- مهارت مقابله با هيجانات منفي
هيجان كلمهايست كه در فارسي بيشتر براي احساسات و حالات پرشور و پرانرژي از آن استفاده ميكنيم، ولي در روانشناسي براي بيان تمام حالات احساسي و رواني مثبت و منفي و علائم جسماني و رواني همراه آن بهكار ميرود
برخي هيجانات عبارتند از خشم، ترس، عشق و محبت، تنفر، اميد، نااميدي، نگراني، احساس حقارت، غرور، غم و اندوه، شادي، تعجب، شرم، پشيماني،دلسوزي و.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- شناخت هيجان هاي خود و ديگران
2- ارتباط هيجانها با احساسات ، تفکر و رفتار
3- مقابله با ناكامي، خشم، بيحوصلگي، ترس و اضطراب
4- مقابله با هيجانهاي شديد ديگران
- مهارت حل مسئله
حل مسئله فرايندي است كه فرد سعي ميكند راه حلهاي موثر و سازگارانهاي براي مسائل زندگي روزمره خود پيدا كند. اگر حل مسئله به صورت درستي صورت بگيرد منابع رواني مثبت (مانند رضايت از زندگي و عزت نفس) را افزايش ميدهد و منابع رواني منفي (مانند علائم بيماري هاي رواني و مشکلات سلامت روان) را كاهش ميدهد. افراد در زمان مواجهه با مسائل معمولا به دو شيوه هيجان مدار و مساله مدار برخورد ميكنند. در رويکرد هيجان مدار افراد بيشتر تمركز بر هيجانات دارند، پس فرد براي كاهش احساسات منفي خود در مواجهه با مشکلات، به رفتارهاي مخربي نظير سيگار كشيدن يا مشروب خوردن روي ميآورد. اما اگر رويکرد مساله مدار داشته باشيد، در وهلة اول ميپذيريد كه مشکلتان قابل حل است. در ادامه تمام راه حلهاي ممکن را مورد بررسي قرار ميدهيد و با توجه به پيامدها، بهترين گزينه را براي حل مشکل خود انتخاب ميكنيد.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- تشخيص مشکلات، علل و ارزيابي دقيق
-2 درخواست كمك
3- مصالحه (براي حل تعارض)
4- آشنايي با مراكزي براي حل مشکلات
5- تشخيص راه حلهاي مشترک براي جامعه
- مهارت تصمیمگیری
ما در بعضي مراحل زندگي با موقعيتهايي مواجه ميشويم كه ناچار به تصميمگيري هستيم. طبيعتا هم دوست داريم تصميمات درستي بگيريم و از بين گزينههاي موجود بهترين گزينه را انتخاب كنيم. اما گاهي به علت گزينههاي زيادي كه پيشرو داريم دچار شك و ترديد ميشويم و تصميمگيريهايمان را به تعويق مياندازيم. گاهي هم تصميمي را ميگيريم اما نتايج حاصل از آن نشان ميدهد تصميم نهچندان درست يا تصميم اشتباهي گرفتهايم. به مهارتي كه به وسيله آن ميتوانيم در موقعيتهايي كه با چند گزينه متفاوت روبهرو هستيم بهموقع دست به انتخاب مناسبترين و بهترين گزينه بزنيم مهارت تصميمگيري گفته ميشود .مهارت تصميمگيري، روشهاي صحيح تصميمگيري منطقي را به ما ميآموزد، توجه و دقتمان را در پروسهي تصميمگيري بالا ميبرد و باعث پايين آمدن ميزان خطا هنگام تصميمگيري ميشود.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- تصميمگيري درست بر اساس آگاهي از حقيقت
2- تصميمگيري بر اساس تحليل دقيق شرايط
3- تشخيص راه حلهايي كه مشترک هستند
- مهارت تفكر خلاق
فکر خلاق سبب ميشود كه نحوه تفکر و نگاه ما نسبت به مسائل مختلف جهت درستي داشته باشد. در بسياري از موارد اگر فرد كمي خلاقيت به خرج دهد، ميتواند مشکلات را بهراحتي برطرف كند. داشتن مهارت تفکر خلاق در طول زندگي به غناي زندگي افراد كمك ميكند. چرا كه با استفاده از خلاقيت ميتوان چالش و هيجان بيشتري را به زندگي وارد كرد. افراد خلاق به ميزان بيشتري آرزوهاي خود را دنبال ميكنند و احساس ماجراجويي و لذت بيشتري را نيز تجربه ميكنند. علاوه بر اينها خلاقيت به افکار تخيلي و تحليلي جهت ميدهد، آنها را يکپارچه ميكند و باعث ايجاد تعادل درمسير تفکر ميشود.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- تفکر مثبت
2- يادگيري فعال (جستجوي اطلاعات جديد)
3- ابراز خود
۴- تشخيص حق انتخابهاي ديگر (براي تصميمگيری)
5- تشخيص راه حلهاي جديد براي مشکلات
- مهارت تفكر نقادانه
همه ما در معرض اطلاعات بسيار زيادي قرار داريم كه خيلي از آنها صحيح نيستند. داشتن تفکر درست به ما كمك ميكند بتوانيم اطلاعات درست را از غلط تشخيص دهيم و بهترين آن را انتخاب كنيم. همچنين كمك ميكند تشخيص دهيم منابع اطلاعاتي هميشه درست نيستند. كسب اين مهارت كه نوعي ديگر از تفکراست، به ما ميآموزد تا هرچيزي را به سادگي و دربست قبول يا رد نکنيم، ابتدا در مورد آن موضوع سؤال و استدلال كنيم، سپس بپذيريم يا رد كنيم.
اجزاي اين مهارت موارد زير را شامل ميشود:
1- ادراک تأثيرات اجتماعي و فرهنگي بر ارزشها، نگرشها و رفتار
2- آگاهي از نابرابري، پيشداوريها و بيعدالتيها
3- واقف شدن به اين مسئله كه ديگران هميشه درست نميگويند
4- آگاهي از نقش يك شهروند مسئول
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.